هر روز هزاران تبلیغ پیشبردی از جلو چشممان به جهت برندینگ و بازاریابی رد میشوند ولی هیچکدام در مغز ما جایگاهی پیدا نمیکنند! چرا؟ مغز ما توسط فیلترهایی از هجوم اطلاعات به درونش جلوگیری میکند! درست است که مغز ما قدرتی باور نکردنی دارد ولی هارد کامپیوتر هم نیست! یک تکنولوژی فوق العاده قوی است که اجازه نمیدهد هجوم اطلاعات آرامش را از ما بگیرد! روزانه میلیونها توصیه برای موفقیت در فیسبوک و دیگر شبکههای اجتماعی بر روی دیوار ما ثبت میشود و از جلوی چشممان میگذرند ولی همه آنها در مغز ما ذخیره نمیشوند! مغز ما هوشمندتر از آن است که هر نوشتهای را در خودش ذخیره کند.
به راستی چطور این همه تلاش برای برندینگ صورت میگیرد ولی به مغز ما راه پیدا نمیکنند؟
ابتدا باید بگویم همانطور که بازاریابی ، نگاه از بیرون به درون دارد و فروش، نگاه از درون به بیرون، جایگاه یابی هم نگاهی از بیرون به درون دارد و برندینگ یا برند سازی، نگاه از درون به بیرون! پیشنهاد میکنم مقاله بازاریابی محتوا یا لینک بیلدینگ؟ را نیز مطالعه فرمایید.
مطمئنم متوجه شدید همانطور که بازاریابی بر فروش و ویزیتوری تقدم دارد، جایگاه یابی هم بر برند سازی مقدم است. راهنمای عملی برندسازی
در بازاریابی شما نیازهای مشتریان را پیدا میکنید و محصولی بر اساس آنها تولید کرده و در اختیارشان قرار میدهید ولی در فروش و ویزیتوری شما محصولی تولید کردهاید و میخواهید مشتری پیدا کرده و آن محصول را به آنها بفروشید. همین مثال ساده را اگر تصور کرده باشید متوجه شدهاید، در بازاریابی مرحله اول زمانبر و در ادامه، روند رشد سریع و بلند مدتتر است، ولی در فروش مرحله اول زمان کمی میبرد ولی در ادامه، روند رشد کند و کوتاه مدتتر است!
دقیقا الان مغز شما میتواند تشخیص دهد، جایگاه یابی و برندینگ چگونه روندی خواهند داشت. در جایگاه یابی و برند سازی، کار از بازاریابی و فروش حساستر و سخت تر است! اگر شما ندانید در مغز مشتریان بالقوه شما، چه جایگاهی خالی است و برند سازی را شروع کنید. ممکن است هیچکدام از تلاشهایتان به نتیجه نرسد و آب در هاون بکوبید! اگر جایگاهی خالی یا کم اشغال شده در ذهن مشتریان پیدا کنید و بعد بدانید که در کدام قسمت از مغز مشتری ذخیره شدهاید، میتوانید بقیه گامهای برندینگ را بردارید و برندی موفق بسازید!
دو هفته پیش بود که بیلبوردی در چایکنار تبریز دیدم و متوجه شدم، تیم بازاریابی مجموعهای بزرگ، درست است که جایگاهی در مغز مشتریان دارد ولی از آن جایگاه بیخبر است و با این بیلبورد دقیقا در حال برند سازی ولی تخریب جایگاه خودش است!
یک ایمیل فرستادم تا مدیریت مجموعه را از اتفاقی که در انتظارشان بود باخبر کنم، ولی در آخر، سایت پیغامی داد مبنی بر اینکه این صفحه “صفحه تماس با ما!” درست کار نمیکند!
جایگاه یابی و برندینگ چیزی نیست که بتوان با چهار سال درس خواندن به دست آورد، جایگاه یابی و برند سازی نیاز به تحقیق، تصور، سیستم شناسی، عصب شناسی، رفتار شناسی جمعیت، پیش بینی واضح از آینده و … دارد. شعاری که زیر هر لوگویی نقش میبندد نمیتواند یک شعار برند باشد. شعار برند را یک شاعر نمینویسد!! لوگویی دیدم که زیرش نوشته بود: جای ما در قلب شماست! عجب شعار زیبایی! این شعار با جایگاهشان یکی است؟ به راستی که خیر!
قرار نیست من هم مثل دیگران متونی را از کتابها و سایتهای دیگر ترجمه یا کپی کنم و در اینجا به شما برندینگ و جایگاه یابی را آموزش بدهم. من اگر پشت کامپیوتر نشستهام تا چیزی به دانستههای شما بیافزایم باید چیزهایی را بنویسم که تئوریهای دیگران را آزمایش کرده و نتیجه نگرفتهام و راهکارهای جدیدی پیدا کردهام و نتیجه گرفتهام! کتابها قرار نیست بجای ما فکر کنند، کتابها باید تلنگری باشند تا ما را به فکر کردن وا دارند! من در این سایت هر چه مینویسم باید اطلاعات نابی باشد که خودم از آنها استفاده میکنم، شعاری که برای بازار آمریکا نوشته شده است، هیچوقت در کشور من نمیتواند موفق باشد!
- مقاله مرتبط:تبلیغات موفق !
- مقاله مرتبط:ارزش آفرینی در کسب و کار
- مقاله مرتبط:تبلیغات قدرتمندانه