برندینگ، قلب استراتژی های تجاری
IRBIB
اردیبهشت ۲۹, ۱۳۹۹
سایر
بدون دیدگاه
دیدگاه های متفاوتی در ارتباط با استانداردسازی و تطبیق برندهای بین المللی وجود دارد. ضرورت دارد که تصمیمات برند بین المللی بایستی بر اساس استانداردسازی مفاهیم اساسی (هسته ای) برند میان کشورها و ارزیابی محدوده اجرایی که نیازمند تطبیق محلی است، صورت بگیرد. در این پژوهش، برای تسهیل چنین ارزیابی، یک مدل عرضه – تقاضا ارایه می شود. این مدل در شرکت های صادراتی مواد غذایی شرکت کننده در چهاردهمین نمایشگاه بین المللی مواد غذایی آزمون شده است. دیدگاه های متفاوتی در ارتباط با استانداردسازی و تطبیق برندهای بین المللی وجود دارد. ضرورت دارد که تصمیمات برند بین المللی بایستی بر اساس استانداردسازی مفاهیم اساسی (هسته ای) برند میان کشورها و ارزیابی محدوده اجرایی که نیازمند تطبیق محلی است، صورت بگیرد. در این پژوهش، برای تسهیل چنین ارزیابی، یک مدل عرضه – تقاضا ارایه می شود. این مدل در شرکت های صادراتی مواد غذایی شرکت کننده در چهاردهمین نمایشگاه بین المللی مواد غذایی آزمون شده است. در این پژوهش، مدل مفهومی برای ساختاربندی تصمیمات برای استاندارد و سازگار ساختن برندهای بین المللی ارایه می شود و مقتضیات آن مورد ارزیابی قرار می گیرد. بعد از مروری بر بحث های استانداردسازی، تاکید می شود که اساس هسته ای برند می بایستی بدون تغییر باقی بماند در حالیکه اجرای آن می بایستی بومی سازی شود. در نتیجه این پژوهش، حفظ مفاهیم اساسی برند میان کشورها و تطبیق اجرای آن برای تعدیل تفاوت های محلی تایید شد. در نتیجه این پژوهش،حفظ مفاهیم اساسی برند میان کشورها و تطبیق اجرای آن برای تعدیل تفاوت های محلی تایید شد.
نظرتان را بنویسید