در دنیای واقعی هیچکس به منابع نامحدود، بازارهای بی رقیب، محصولات و خدمات کامل و بدونِ عیب دسترسی ندارد و هیچ قدرِمطلقی وجود ندارد تا کاری کند که مشتریان همانگونه‌ای فکر کنند که شما می‌خواهید. لذا با وجود تمامِ این محدودیت‌ها و حقایق، شرکت‌ها نیاز به هنری به نام برندینگ دارند تا بتوانند مشتریان را با خود همراه کنند.
بر همین اساس و در مسیر توسعه برندینگ و بازاریابی باید هزینه کرد؛ مگر می‌شود بدون هزینه کردن، مخاطبین به برند شما توجه کرده و به هویت برند شما پی ببرند!
در زیر به نکاتی در جهت توسعه یک برند می‌پردازیم:
سرزمین‌های مرتفع را فتح کنید
اگر به فکر رقابت با رقیبان هستید، سعی کنید تا یک برند با هویتی متعالی و پرنشاط خلق کنید؛ از خلق یک برند صرفاً برای مبارزه با رقیبان‌تان صرف نظر کنید و دوراندیشانه‌تر شروع به ساخت برند کنید.
اول یک پیغام بفرستید
اگر در فکر ساختن برند هستید، یک پیغام درست را برای ارتباط انتخاب کنید و به آن متعهد باشید. شاید در سال‌های بعد آن را عوض کردید.
روراست و ساده باشید
از جملات و شعارهایی استفاده کنید که هم خودتان به آن اعتقاد داشته باشید و هم درک آن برای مخاطب ساده باشد.
آزمون بگیرید
به صورت متعدد و متوالی وضعیت خودتان را در مقابل رقیبان مورد ارزیابی قرار دهید.
شعار برندتان را در سازمان جاری کنید
شعاری ساده برای هویت برندتان انتخاب کنید تا از بالاترین سطح تا پایین‌ترین سطح
سازمان قابل درک باشد و این شعار برای همیشه در بدنۀ سازمان نفوذ کند.
شرح برند از سوی مخاطب
از مشتریان خود بخواهید که در مورد برند شما توضیح دهند تا متوجه شوید که چه برداشتی از برند شما داشته‌اند.
جالب اینکه در نهایت خواهید فهمید که با این همه تملق و زیاده‌روی در
مورد برند، بازهم آنها کمتر از آن چیزی که شما گفتهاید می‌گویند و فهمیده‌اند.
تاکید بر روابط عمومی بجای تبلیغات
مخاطبین در مورد شما خوب می‌گویند؛ البته اگر شما محصول خوب تولید کنید و
اجازه دهید خود آنها در مورد آن صحبت کنند.
الویت بر انسانیت
محصولات شما باید بخشی از شخصیت شما باشد و نه قسمتی از بازار فروش.
و در آخر اینکه “برندها براساس آن چیزی مشتریان دربارۀ آن می‌گویند ساخته می‌شوند و بزرگ
می‌شوند و نه آن چیزی که شما دربارۀ خودتان می‌گویید.”
