“داتوان” (DotOne) نامی بود که در اوایل دهه ۱۳۹۰ شمسی (دهه ۲۰۱۰ میلادی) در صنعت ساختمان و توسعه املاک ایران، به ویژه در تهران، بسیار شنیده میشد. این نام، مترادف با پروژههای عظیم، لوکس و مدرنی بود که قرار بود چهرهای نوین به بافت شهری تهران ببخشند. اما سرانجام این رؤیاها، به دلیل ارتباط تنگاتنگ با یکی از بزرگترین پروندههای فساد اقتصادی کشور، به کابوسی برای بسیاری از سرمایهگذاران تبدیل شد.
شرکت داتوان به ظاهر یک شرکت توسعهدهنده املاک و مستغلات بود که هدفش، طراحی، ساخت و بهرهبرداری از پروژههای ساختمانی در مقیاس بزرگ و با استانداردهای بینالمللی بود. فلسفه اصلی پشت داتوان، ایجاد “شهر در شهر” (City within a City) بود؛ یعنی فضاهایی که بتوانند تمام نیازهای ساکنان و مراجعین خود را از طریق ترکیب فضاهای تجاری، اداری، تفریحی و حتی اقامتی برآورده سازند.
یکی از نقاط قوت و در عین حال، جاذبه اصلی پروژههای داتوان، تأکید بیحد و حصر بر لوکسگرایی و طراحی چشمنواز بود. این شرکت، معماران و طراحان برجسته را به کار میگرفت تا ساختمانهایی با ویژگیهای متمایز ایجاد کند:
این رویکرد، به ویژه در بازار ایران که در آن زمان به دنبال پروژههای ساختمانی با استانداردهای بالاتر بود، بسیار جذاب به نظر میرسید و توجه بسیاری از سرمایهگذاران و طبقه مرفه جامعه را جلب کرد.
اگرچه داتوان برنامههای گستردهای برای توسعه داشت، اما دو پروژه شاخص آن بیشتر مورد توجه قرار گرفتند:
این برج قرار بود در یکی از بهترین نقاط پایتخت، در منطقه ونک، خیابان شیخ بهایی (یا مناطق اطراف آن) ساخته شود. طرح اولیه شامل یک مجتمع عظیم چندمنظوره بود که بخشهای زیر را در خود جای میداد:
تبلیغات وسیعی برای پیشفروش واحدهای این برج انجام شد و بسیاری از افراد حقیقی و حقوقی با رؤیای کسب سود و یا داشتن یک دفتر کار لوکس، سرمایههای هنگفتی را به داتوان سپردند. اما این پروژه هرگز به مرحله بهرهبرداری نرسید و در مراحل اولیه ساخت متوقف شد.
داتوان علاوه بر برج مرکزی تهران، برنامههایی برای توسعه در سایر مناطق تهران و حتی شهرهای بزرگ دیگر داشت. این پروژهها شامل مجموعههای مسکونی لوکس، مراکز تجاری منطقهای و مجموعههای اداری کوچکتر بود. با این حال، هیچ یک از این طرحها نیز پیشرفت قابل توجهی نکردند و عموماً در حد کاغذ و تبلیغات باقی ماندند.
مدل کسبوکار داتوان بر پایه پیشفروش واحدها (Pre-Sale) و جذب سرمایه از طریق این پیشفروشها استوار بود. این مدل در صنعت ساختمان رایج است، اما در مورد داتوان، تبلیغات اغراقآمیز، وعدههای سودهای بالا و همچنین استفاده از نامها و چهرههای سرشناس در مراسمها و تبلیغات، به جذابیت کاذب آن میافزود.
با آشکار شدن ابعاد پرونده “بابک زنجانی” و بازداشت او در سال ۱۳۹۲، تمام پروژههای مرتبط با او، از جمله داتوان، با توقف کامل روبرو شدند. منابع مالی این شرکت قطع شد و به دلیل حجم بالای بدهیهای زنجانی و اتهامات مربوط به پولشویی، تمام داراییهای او از جمله زمینها و ساختمانهای نیمهکاره داتوان توقیف شدند.
برج داتوان تهران، به عنوان نمادی از این فروپاشی، سالها به صورت اسکلت نیمهکاره رها شده بود. این سازه، به جای تبدیل شدن به یک مرکز مدرن، به یادآورنده پروندهای عظیم از فساد اقتصادی تبدیل شد.
یکی از دردناکترین بخشهای داستان داتوان، سرنوشت خریداران و سرمایهگذارانی بود که با اعتماد به این شرکت، تمام دارایی یا بخشی از آن را برای خرید واحدهای تجاری یا اداری واریز کرده بودند.
“بابک مرتضی زنجانی” (Babak Morteza Zanjani) متولد ۱۳۵۲ در تهران، یکی از پرحاشیهترین و جنجالیترین شخصیتهای اقتصادی ایران در سالهای اخیر است. داستان او، نمونهای بارز از صعود ناگهانی به اوج ثروت و قدرت، و سپس سقوطی دراماتیک به دلیل اتهامات سنگین فساد اقتصادی و پولشویی است.
زنجانی فعالیتهای اقتصادی خود را از طریق کسبوکارهای نسبتاً کوچک آغاز کرد. او در ابتدا به کارهایی نظیر رانندگی تاکسی، فروش و نصب دیشهای ماهواره و سپس ورود به بازار صرافی و ارز مشغول بود. نقطه عطف اولیه در کارنامه او، ارتباط و همکاری با “سعید مرتضوی” (قاضی و دادستان سابق تهران) بود که در آن زمان به عنوان مسئول مبارزه با قاچاق کالا و ارز فعالیت میکرد. این ارتباط، به زنجانی کمک کرد تا از حاشیه به متن اقتصاد وارد شود.
اوج شهرت و قدرت زنجانی، در دوران اوج تحریمهای بینالمللی علیه ایران (به ویژه در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳) رخ داد. در این مقطع، جمهوری اسلامی ایران برای فروش نفت و انتقال پول حاصل از آن به دلیل محدودیتهای بانکی و تحریمها، با چالشهای جدی روبرو بود.
بابک زنجانی در مدت زمانی کوتاه، یک شبکه وسیع از شرکتها و هلدینگهای بینالمللی ایجاد کرد. این امپراتوری شامل دهها شرکت در ایران، مالزی، ترکیه، امارات، تاجیکستان و سایر کشورها بود که در حوزههای مختلف فعالیت میکردند:
شبکه پیچیده شرکتها: این شرکتها اغلب در قالب یک هلدینگ بزرگ به نام “سورینت” (Sorinet) سازماندهی شده بودند. این شبکه پیچیده، به زنجانی امکان میداد تا معاملات مالی گستردهای را انجام دهد که بخش اعظم آن، در ابهامات و نقاط تاریک پنهان بود.
مشکل اصلی زمانی آغاز شد که زنجانی نتوانست بدهیهای خود را بابت فروش نفت به وزارت نفت و بانک مرکزی ایران بازگرداند. مبلغ این بدهی، حدود ۲.۷ میلیارد یورو (یا دلار، بسته به منابع) اعلام شد که رقمی نجومی بود.
با بالا گرفتن فشارها و عدم بازگشت پولهای نفتی، در دی ماه ۱۳۹۲، بابک زنجانی به دستور مقامات قضایی ایران بازداشت شد.
اتهامات اصلی:
افساد فیالارض: این اتهام سنگینترین اتهام در قوانین جمهوری اسلامی ایران است و به معنای اخلال گسترده در نظام اقتصادی کشور است.
کلاهبرداری: به دلیل عدم بازگرداندن پول حاصل از فروش نفت و سوءاستفاده از موقعیت.
پولشویی: به دلیل استفاده از شبکهای از شرکتها و حسابهای بانکی برای پنهان کردن منشأ و مقصد پولها.
فرآیند محاکمه: محاکمه زنجانی در دادگاه انقلاب تهران آغاز شد و ماهها به طول انجامید. این پرونده، به دلیل ابعاد گسترده و شخصیت خود زنجانی، از ابتدا مورد توجه شدید رسانهها و افکار عمومی بود.
حکم و وضعیت فعلی: در سال ۱۳۹۴، بابک زنجانی به اعدام محکوم شد. این حکم در دیوان عالی کشور نیز تأیید گردید، اما تاکنون به مرحله اجرا نرسیده است. مقامات قضایی اعلام کردهاند که تا زمانی که بدهیهای او به دولت ایران بازگردانده نشود، حکم اعدام به حالت تعلیق در خواهد آمد. او همچنان در زندان به سر میبرد و پرونده او یکی از پیچیدهترین و طولانیترین پروندههای قضایی در تاریخ معاصر ایران است.
با بازداشت زنجانی، بخش عمدهای از اموال و داراییهای او در داخل کشور توقیف شد. این اموال شامل:
با این حال، بخش بزرگی از داراییهای او در خارج از کشور قرار دارد که شناسایی، توقیف و بازگرداندن آنها به ایران با مشکلات حقوقی و بینالمللی فراوانی روبرو بوده است. مقامات قضایی ایران همچنان در تلاش برای بازگرداندن این اموال برای تسویه بدهیهای او هستند.
حالا که با “داتوان” و “بابک زنجانی” به صورت جداگانه آشنا شدیم، زمان آن است که نقطه اتصال این دو را یافته و پیامدهای گسترده آن را بررسی کنیم.
ارتباط بین داتوان و بابک زنجانی یک ارتباط صرفاً کاری نبود، بلکه داتوان در واقع یکی از بازوهای سرمایهگذاری و پولشویی در امپراتوری زنجانی به شمار میرفت.
این پرونده ابعاد حقوقی و اقتصادی بسیار پیچیدهای داشت که تا کنون نیز به طور کامل حل نشده است:
پرونده بابک زنجانی و فروپاشی داتوان، پیامدهای اجتماعی گستردهای در پی داشت:
ره های ارتباطی:
شماره تماس:۰۲۱۴۲۱۰۱
آدرس شرکت: تهران، چهارراه جهان کودک، برج وان
درخواست مالکیت آگهی بهترین راه مدیریت و محافظت از کسب و کار خودتان است.
برند ها معدن طلا هستند، تک تک این کلمه ها نگرش ما در مورد کشورمان ایران است، و ما با این نگرش وب سایتی راه اندازی کرده ایم از سال ها پیش به نام بانک برند ایران www.irbib.com و تمام هم و غم و نیت ما در این وب سایت این است که بتوانیم تمام افرادی که خود را برند مینامند و یا اینکه میخواهند برند شوند را در این بانک جمع آوری کنیم.